امام جواد علیه‌السلامذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امام‌ جواد، ابوجعفر محمد بن علی‌ بن موسی‌ بن ‌جعفر بن محمد بن علی‌ بن ‌الحسین‌ بن ‌علی‌ بن ‌ابی‌طالب ‌علیهم‌السلام‌، امام‌نهم‌ از امامان‌ دوازده‌گانه ‌و یکی ‌از چهارده‌معصوم می‌باشد‌. فهرست مندرجات
۱ - بیوگرافی امام جواد۲ - القاب۳ - فضائل۴ - نقش‌ انگشتری حضرت۵ - نسب‌۶ - ولادت ‌و وفات‌۷ - نحوه شهادت۸ - وقایع‌ زندگی‌۹ - مسافرت ها۱۰ - ازدواج امام جواد۱۱ - دلیل ‌مسموم‌ شدن‌ حضرت‌ به‌ دست ‌ام‌فضل۱۲ - فرزندان امام۱۳ - خصوصیات اخلاقی امام۱۴ - ‌امامت‌ حضرت‌جواد علیه‌السلام‌۱۵ - مواجهه امام رضا با شبهات در باره امامت فرزندش۱۶ - مستند امامت امام محمّد تقی۱۷ - منشاء اختلاف در باره امامت امام جواد۱۸ - استدلال معتقدین به امامت۱۹ - نحوه استدلال در باره ‌کیفیت ‌و منشأ علم‌ امام‌۲۰ - امامت امام محمّد تقی در خردسالی۲۱ - دلائل امامت امام محمد تقی در خردسالی۲۲ - کرامات امام۲۳ - اوضاع ‌سیاسی‌ دوران‌ امام‌۲۴ - سازمان وکالت۲۵ - برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد۲۶ - فعالیتهای ‌سیاسی ‌وکلای ‌امام۲۷ - فعالیت وکلا در سالهای‌ پایانی ‌امامت‌ امام‌جواد۲۸ - مقام‌ علمی‌ امام۲۹ - تنوع روایتهای امام جواد۳۰ - احادیث ‌تفسیری‌ منقول ‌از حضرت‌۳۱ - مناظرات و احتجاجات امام۳۲ - موعظه‌های ‌اخلاقی‌ حضرت۳۳ - راویان ‌و یاران‌ امام‌۳۴ - افراد مورد ذم‌ و طعن‌ توسط امام۳۵ - فرقه های مورد ذم امام۳۶ - پانویس۳۷ - منبع
بیوگرافی امام جواد[ویرایش]
به ‌دلیل ‌اشتراک‌ کنیه ‌آن‌ حضرت‌ با کنیه‌ امام‌ محمدباقر علیه‌السلام‌، در منابع ‌ رجال ‌ و حدیث ‌ شیعه ‌ از وی ‌با کنیه ‌ ابوجعفر ثانی‌ یاد شده‌ است‌. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵]کنیه ‌خاص‌ آن‌ حضرت‌ ابوعلی‌ است‌. [۶] [۷] [۸] [۹]القاب[ویرایش]
در منابع‌ علاوه ‌بر لقب ‌ مشهور جواد، [۱۰] [۱۱] [۱۲] القاب ‌فراوان‌ دیگری ‌نیز به ‌ایشان‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌، از جمله‌ تقی‌، زکی‌، مرتضی‌، قانع‌، رضی‌، مختار، متوکل‌، مرضی‌، متقی‌، منتجب‌، عالم‌ ربانی ‌و هادی‌. [۱۳] [۱۴] [۱۵]طبق ‌روایتی‌، [۱۶] امام‌ رضا علیه‌السلام‌ او را صادق‌، صابر، فاضل‌، قرة اعین‌ المؤمنین‌، و غیظ ‌الملحدین‌ خوانده‌ است‌.به ‌نوشته‌ نویسنده‌ ناشناخته‌ کتاب ‌القاب ‌الرسول ‌و عترته‌، [۱۷] امام‌جواد علیه‌السلام ‌در میان‌ مردم‌ به‌ اعجوبه‌ اهل‌ البیت‌ ، نادرة الدهر، بدیع‌ الزمان‌، عیسی‌ ثانی‌، و ذوالکرامات ‌نیز شهرت ‌داشته‌ است‌.فضائل[ویرایش]
امام محمّدتقی همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) در خصال نیک و اخلاق پسندیده همچون جدّ خویش، پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بود.در عبادت و طاعت شهرتی تمام داشت و بیش‌تر روزها در روزه بود و شب‌ها به عبادت و راز و نیاز.پیوسته این حدیث پیامبر (صلی الله علیه وآله)را بر زبان داشت که «هر کس نماز شب بگزارد، چهره‌اش در روز زیبا و نورانی گردد.» [۱۸]فروتنی امام محمّد تقی (علیه السلام) از صفات برجسته او است.در برخورد با مردم بسیار متواضع و مهربان بود و می‌فرمود: «فروتنی، زینت و شرافت حسب و نسب است.» [۱۹]جود و بخشش او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن امام (علیه السلام) را بدین صفت می‌شناسند و بدین روی از القاب مشهورش «جواد الائمّه» است. هر کس نیازی بدو می‌آورد، حاجت روا بازمی‌گشت. [۲۰] [۲۱] آنچه از موقوفات بنی‌هاشم و پدران معصومش به دست می‌آورد، میان نیازمندان تقسیم می‌کرد.نقش‌ انگشتری حضرت[ویرایش]
نقش‌ انگشتری ‌وی‌، همچون‌پدرش‌، «العزه‌للّه‌» بود، [۲۲] گرچه‌ نقش‌خاتم ‌او را «حسبی‌اللّه ‌حافظی‌» [۲۳] و «نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ» [۲۴] نیز ذکر کرده‌اند.نسب‌[ویرایش]
امام‌ جواد تنها فرزند امام ‌رضا علیه‌السلام ‌است‌. [۲۵] [۲۶] [۲۷]مادر وی‌ از کنیزان ‌ ( امّ ولد ) امام‌رضا علیه‌السلام ‌بود که ‌در منابع ‌با نامهای‌ گوناگون ‌از او یاد شده‌است‌. شیخ‌ مفید [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] از او با نام‌ سبیکه، از اهالی‌ نَوْبه‌، یاد کرده ‌و نام ‌سکینه ‌در برخی‌ منابع‌، احتمالاً مُصَحَّفِ سبیکه‌ است‌. [۳۲] [۳۳] [۳۴] همچنین ‌گفته‌اند نام ‌وی ‌دُرّه ‌بوده ‌و امام‌ رضا علیه‌السلام‌ او را خیزران ‌خوانده ‌است‌ [۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] (که‌ همگی‌ صورت ‌مصحَّف ‌اسامی خیزران‌ و دُرّه ‌را نقل‌کرده‌اند). او را از خاندان ‌ ماریه ‌قبطیه‌ ، همسر رسول‌ خدا، نیز دانسته‌اند. [۴۲] [۴۳] [۴۴]در دلائل ‌الامامه‌ [۴۵] نام ‌او ریحانه و کنیه‌اش ‌ام‌الحسن‌ ذکر شده‌است‌. این ‌تعدد نام ‌چه‌ بسا از آن‌روست‌ که‌ کنیزان ‌به ‌دلایلی‌، از جمله ‌تغییر مالکانشان‌، با اسم‌ها و کنیه‌های‌ گوناگون‌ خوانده‌ می‌شدند. [۴۶]ولادت ‌و وفات‌[ویرایش]
به‌ تصریح‌ تمام‌ منابع‌، زادگاه ‌آن ‌حضرت ‌ مدینه ‌ [۴۷] [۴۸] [۴۹] و سال‌ تولد وی‌۱۹۵ بوده ‌است‌، [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴] اما درباره ‌روز و ماه ‌ولادت‌ اختلاف ‌نظر وجود دارد. قول ‌مشهور و منحصر به‌ فرد، دهم ‌ رجب ‌ است‌ که ‌ شیخ ‌طوسی ‌در مصباح ‌المتهجد [۵۵] [۵۶] [۵۷] [۵۸] نقل ‌کرده‌است‌، ولی ‌بیش‌تر منابع ‌زادروز امام ‌ را نیمه ‌ ماه رمضان ‌ دانسته‌اند. [۵۹] [۶۰] [۶۱] [۶۲]حضرت‌ جواد علیه‌السلام ‌در بغداد درگذشت‌. [۶۳] [۶۴] [۶۵]اغلب‌ منابع ‌زمان‌ وفات‌ وی ‌را اواخر سال‌۲۲۰ ذکر کرده‌اند. [۶۶] [۶۷]مسعودی ‌ [۶۸] [۶۹] [۷۰] سال ‌وفات ‌ایشان ‌را ۲۱۹ ذکر کرده‌، ولی ‌ تستری [۷۱] این ‌قول ‌را صحیح‌ ندانسته ‌است‌. روز و ماه‌ وفات ‌امام‌، در پاره‌ای ‌منابع ‌پنجم ‌یا ششم ‌ ذیحجه [۷۲] [۷۳] [۷۴] [۷۵] [۷۶] و در برخی‌ دیگر آخر ذیقعده [۷۷] [۷۸] [۷۹] [۸۰] [۸۱] [۸۲] آمده ‌است‌. بدین‌ترتیب‌، عمر شریف ‌آن ‌حضرت ۲۵ سال‌ و اندی‌ بوده ‌است‌. [۸۳] [۸۴] [۸۵] [۸۶]نحوه شهادت[ویرایش]
اغلب ‌منابع ‌کهن ‌به ‌صراحت‌ سخنی‌ از شهادت ‌امام‌ جواد علیه‌السلام ‌به ‌میان‌ نیاورده‌اند [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] [۹۱] [۹۲] [۹۳] [۹۴] اما در کتاب‌ اثبات ‌الوصیه‌ ، منسوب‌ به ‌مسعودی [۹۵]، درباره‌ مسموم‌ شدن ‌امام‌ به‌ دست‌ همسرش‌، ام‌ فضل‌، گزارش ‌مفصّلی ‌آمده‌ است‌. بنابراین‌ گزارش‌، ام‌فضل ‌به ‌تحریک‌ معتصم‌ عباسی ‌ و جعفر، برادر تنی ام‌فضل‌، و از روی‌ حسادت ‌ به‌ همسر دیگر امام، امام‌ را مسموم‌ کرد، اما بعد پشیمان‌ شد. [۹۶]بنا بر روایاتی ‌دیگر، یکی ‌از وزرای‌ معتصم‌ به ‌دستور خلیفه، امام ‌جواد علیه‌السلام ‌را مسموم ‌کرد. [۹۷] [۹۸]برخی ‌نیز خبر مسمومیت ‌امام ‌را به ‌عنوان ‌قول ‌مرجوح‌ ذکر کرده‌اند [۹۹] [۱۰۰] [۱۰۱] اما شیخ ‌مفید [۱۰۲] و طبرسی ‌ [۱۰۳] تصریح‌ کرده‌اند که ‌این ‌موضوع‌ نزد آن‌ها به ‌اثبات ‌نرسیده‌ است‌. با اینکه‌ گفته‌ کسانی‌ چون ‌ کلینی ‌، مفید و طوسی ‌ را در مورد مرگ ‌ طبیعی ‌امام ‌نمی‌توان ‌نادیده‌گرفت‌، ولی ‌وجود قراینی‌ چون‌ جوان‌ بودن‌ امام‌، احضار وی‌ به ‌بغداد به ‌دستور معتصم‌ و فوت ‌ناگهانی‌اش‌ در آن ‌ شهر ، شهادت حضرت ‌را محتمل‌ می‌نماید. [۱۰۴] [۱۰۵]بر اساس‌ منابع ‌تاریخی ‌واثق‌، پسر معتصم‌، بر جنازه‌ امام ‌ نماز گزارد. [۱۰۶] [۱۰۷] [۱۰۸] مدفن ‌حضرت‌ جواد علیه‌السلام ‌مقابر قریش ‌در بغداد، پشت ‌ قبر جدّش‌، موسی‌ بن ‌جعفر علیهماالسلام‌، است‌ [۱۰۹] [۱۱۰] [۱۱۱] [۱۱۲] که ‌امروزه‌ کاظمین ‌نامیده ‌می‌شود. [۱۱۳] [۱۱۴]وقایع‌ زندگی‌[ویرایش]
امام‌ جواد علیه‌السلام ‌هفت ‌سال ‌و اندی‌ از عمر پدرش‌، امام ‌رضا علیه‌السلام‌، را درک ‌کرد [۱۱۵] [۱۱۶] [۱۱۷] و با دو خلیفه‌ عباسی‌، مأمون ‌ و معتصم‌، معاصر بود. [۱۱۸]بنابراین‌، نقل ‌برخی ‌منابع ‌که ‌وی‌ در زمان ‌خلافت‌ واثق ‌عباسی (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲) از دنیا رفته‌ [۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] نادرست‌ است‌، زیرا واثق‌ در ۲۲۷، یعنی ‌سال‌ وفات‌ معتصم‌، به‌ خلافت‌ رسید. [۱۲۲]احتمالاً نماز خواندن ‌واثق ‌بر جنازه‌ آن‌ حضرت‌، منشأ این‌ اشتباه ‌بوده ‌است‌. [۱۲۳]آگاهیهای‌ تاریخی‌ درباره‌ وقایع‌ زندگی‌ امام‌جواد علیه‌السلام ‌اندک ‌است‌. افزون ‌بر محدودیتهای ‌سیاسی‌، که‌ مانع‌ نشر اخبار راجع‌ به ‌امامان‌ می‌شد، کوتاهی‌ عمر آن‌ حضرت ‌نیز عامل ‌مؤثری ‌در نبود اخبار در منابع ‌تاریخی‌ است‌. به ‌علاوه‌، امام ‌بیش‌تر عمر خود را در مدینه‌، دور از مرکز خلافت‌، به‌ سر آورده‌ است‌. در سال‌۲۰۰، رجاء بن ‌ابی‌ضحاک‌ (از امرای‌ مأمون‌) به ‌دستور مأمون‌، امام رضا علیه‌السلام ‌را از مدینه ‌به ‌مرو فرستاد. [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶]به ‌نوشته‌ بیهقی ‌ در تاریخ ‌بیهق‌ ، [۱۲۷] امام‌ جواد در ۲۰۲، برای‌ زیارت‌ پدرش‌، از راه‌ بیهق ‌به ‌ طوس ‌ رفت‌. گزارش ‌برخی ‌منابع ‌مبنی‌ بر اینکه ‌مأمون ‌در همان‌ سال ‌ دختر خود، ام‌حبیب‌، را به ‌ عقد امام‌ رضا علیه‌السلام ‌و دختر دیگرش‌، ام‌فضل‌، را به‌ عقد امام‌ جواد علیه‌السلام ‌در آورد، می‌تواند قرینه‌ای ‌بر درستی گزارش ‌بیهقی‌ باشد همچنین بنابر پاره‌ای ‌ روایات ‌شیعی‌ ، امام‌جواد، که‌ در زمان‌ شهادت ‌پدرش ‌در سال‌۲۰۳، در مدینه‌ اقامت ‌داشت‌، برای ‌ غسل ‌دادنِ پدر و اقامه‌ نماز بر پیکر او، به ‌ طوس ‌ رفت‌. [۱۲۸] [۱۲۹] [۱۳۰]مسافرت ها[ویرایش]
ظاهراً امام ‌سه ‌بار به ‌بغداد سفر کرده‌ است‌. به نوشته ‌ جعفر مرتضی‌ عاملی، ( [۱۳۱] سفر نخست‌ بلافاصله ‌پس‌ از ورود مأمون ‌به ‌بغداد در سال ۲۰۴ بوده ‌که‌ وی ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌ را از مدینه ‌به ‌بغداد فراخوانده‌است‌. مؤید این‌نظر، روایت‌ نعیبی [۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] مبنی ‌بر حضور امام ‌در بغداد در کودکی‌ و گفتگوی‌ آن‌ حضرت‌ با مأمون ‌است‌.گرچه‌ درباره ‌این‌ روایت‌ مناقشه ‌شده‌، جعفر مرتضی‌ عاملی [۱۳۶] کوشیده ‌است ‌که ‌آن‌ را تأیید کند و به ‌اشکالات ‌آن ‌پاسخ‌ گوید. شاهد دیگر، گزارش‌ شیخ‌ مفید [۱۳۷] از مراسم‌ ازدواج ‌ امام‌ جواد علیه ‌السلام ‌در نه ‌سالگی ‌با ام‌فضل‌ است‌.در دلائل‌ الامامه‌ [۱۳۸] نظیر همین ‌گزارش‌ آمده‌، ولی ‌ذکر شده‌ که‌ امام ‌شانزده ساله‌ بوده‌، که ‌ظاهراً اشتباه ‌است‌ [۱۳۹] (که ‌سن ‌امام ‌را در آن‌ زمان‌ ده ‌ساله ‌نوشته‌، و این ‌با نقل ‌شیخ‌مفید تطبیق‌پذیر است‌).سفر دیگر امام ‌به ‌بغداد در سال‌ ۲۱۵ بوده‌ است‌.هنگامی‌ که ‌مأمون‌ عازم‌ جنگ‌ با روم‌ بود، امام‌جواد علیه‌السلام‌ از مدینه ‌به ‌بغداد رسید. وی ‌برای ‌دیدن‌ مأمون‌ به ‌شهر تکریت‌ رفت‌ و در آنجا، ام فضل، با اجازه ‌مأمون‌، به‌ امام ‌پیوست‌. امام‌ تا رسیدن‌ موسم‌ حج ‌ در بغداد سکنا گزید، سپس ‌با همسرش‌ برای ‌اعمال‌ حج‌ به‌ مکه ‌رفت‌ و از آن‌جا به‌ منزلش‌ در مدینه‌ بازگشت‌. [۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲]آخرین‌ بار، در اواخر محرّم ‌۲۲۰، معتصم ‌عباسی‌ امام ‌را به ‌بغداد فراخواند و وی ‌به ‌همراه ‌ام‌فضل ‌به ‌بغداد سفر کرد و تا هنگام‌ وفات‌ در آن‌جا اقامت ‌داشت‌ [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] [۱۴۶]ازدواج امام جواد[ویرایش]
مأمون ‌پس‌ از ولایتعهدی ‌ امام‌رضا علیه‌السلام‌، دخترش ‌ام‌حبیب ‌را به‌عقد وی ‌و دختر دیگرش‌، ام‌فضل‌، را به‌ عقد امام‌جواد علیه‌السلام‌ درآورد [۱۴۷] [۱۴۸]در اینکه ‌ازدواج‌ حضرت ‌با ام‌فضل‌، پیش‌ یا پس‌ از وفات‌ امام‌رضا بوده‌، اختلاف‌ هست‌. [۱۴۹]در منابع‌شیعی ‌گزارش‌ مفصّلی ‌وجود دارد که ‌شیخ‌مفید آن ‌را در الارشاد آورده‌ [۱۵۰] [۱۵۱] م [۱۵۲] [۱۵۳] که‌ مؤید ازدواج ‌ امام ‌پس‌ از رحلت‌ پدر است‌. بنابر این ‌گزارش‌، مأمون ‌به ‌دلیل‌ علاقه ‌بسیارش‌ به‌ حضرت‌جواد علیه‌السلام‌ می‌خواست‌ دختر خود، ام‌فضل‌، را به‌ ازدواج‌ وی‌ در آورد، اما عباسیان ‌که ‌از این ‌امر ناخشنود بودند، به‌ بهانه ‌سن ‌کم‌ امام‌، مأمون ‌را از این ‌کار منع‌ کردند. مأمون‌ برای‌ اقناع ‌آنان ‌پیشنهاد کرد حضرت‌ را امتحان ‌کنند. در روز امتحان‌، عباسیان ‌ قاضی ‌ یحیی‌ بن ‌اَکثم‌ را حاضر کردند تا با امام‌ بحث‌ فقهی‌ کند. مأمون‌ بعد از غلبه ‌امام‌جواد علیه‌السلام ‌بر یحیی‌ بن ‌اکثم‌، در همان‌ مجلس‌ دختر خود را به ‌همسری‌ او در آورد و مراسم‌ بسیار باشکوهی ‌برگزار نمود. در این ‌مراسم‌، که‌ ظاهراً در سال‌۲۰۴ بوده‌، فقط ‌عقد ازدواج‌صورت‌گرفته‌است‌ ولی‌ام‌فضل ‌را در ۲۱۵ به‌ مدینه ‌بردند. [۱۵۴]دلیل ‌مسموم‌ شدن‌ حضرت‌ به‌ دست ‌ام‌فضل[ویرایش]
ظاهراً رابطه ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌ با ام‌فضل ‌چندان ‌گرم‌ نبوده ‌تا جایی ‌که‌ ام‌فضل ‌در نامه‌ای ‌به ‌پدرش‌ از کنیز گرفتن ‌امام ‌شکایت ‌کرده‌ ولی‌ مأمون‌ به‌ شکایت ‌او توجه‌ ننموده‌ و او را از شکایت ‌دوباره ‌منع‌کرده‌است‌. [۱۵۵] [۱۵۶] [۱۵۷]پیش‌تر گفته ‌شد که‌ برخی‌ دلیل ‌مسموم‌ شدن‌ حضرت‌ به‌ دست ‌ام‌فضل ‌را همین‌موضوع‌ دانسته‌اند. [۱۵۸]ام‌فضل‌، پس‌ از وفات ‌امام‌، به ‌حرم‌ معتصم‌عباسی‌ پیوست‌. [۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱] [۱۶۲]حضرت‌ از ام‌فضل ‌فرزند نداشت‌ و فرزندان‌ وی‌ از ام‌ولدی‌ به ‌نام ‌سمانه ‌بودند.فرزندان امام[ویرایش]
در همه‌ منابع‌ از دو پسر امام‌ به ‌نامهای‌ علی‌الهادی‌ (امام‌دهم ‌شیعیان‌) و موسی‌ مُبَرقَع‌ یاد شده ‌است‌ [۱۶۳] [۱۶۴] [۱۶۵] [۱۶۶] که ‌نسل ‌امام ‌از طریق‌ این ‌دو ادامه ‌یافت‌. [۱۶۷] [۱۶۸]در برخی‌ کتابهای ‌انساب‌، با اختلاف‌، پسران ‌دیگری ‌به ‌امام نسبت ‌داده‌ شده‌ است‌. [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱]که ‌در منابع ‌کهن ‌ذکری ‌از آنان‌ نیست‌. نامهای ‌دختران‌ گوناگون ‌ذکر شده ‌است‌؛ شیخ‌مفید [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴]، [۱۷۵] از دو دختر وی ‌به‌ نامهای ‌فاطمه‌ و اَمامه ‌یاد کرده‌است‌، اما در دلائل‌الامامه‌ [۱۷۶] [۱۷۷] [۱۷۸] [۱۷۹] نام‌ دختران‌امام‌، خدیجه‌، حکیمه ‌و ام‌کلثوم‌ ضبط ‌شده ‌است‌. فخر رازی‌ [۱۸۰] نامهای‌ بهجت‌ و بَریهه ‌را نیز بر آن‌ها افزوده‌ و یادآور شده‌ که‌ از هیچ‌یک ‌از دختران‌ نسلی ‌نمانده ‌است‌. ظاهراً مادر همگی‌ فرزندان ‌امام‌، سمانه‌ بوده ‌است‌. [۱۸۱] [۱۸۲]خصوصیات اخلاقی امام[ویرایش]
‌ در منابع‌، در باره‌ اوصاف‌ ظاهری‌ امام‌ روایاتی ‌آورده‌اند، اما بیش‌ از همه‌، بر صفات‌ و رفتارهای‌ اخلاقی ‌ایشان‌ تأکید شده‌است‌؛ چنان ‌که ‌لقب ‌جواد حاکی ‌از آن‌ است‌ که ‌آن ‌حضرت‌ اهل ‌دهش ‌و بخشش‌ و به ‌ سخاوت ‌ مشهور بود [۱۸۳] [۱۸۴] [۱۸۵]ایشان ‌در آغاز هر ماه‌ صدقه ‌ می‌داد، [۱۸۶] با مردم ‌به ‌نیکی‌ معاشرت‌ و به‌ ایشان ‌ سلام ‌ می‌کرد، [۱۸۷] برای ‌رفع‌ گرفتاریهای‌ مردم ‌نزد صاحبان ‌مناصب ‌ شفاعت ‌ می‌کرد، [۱۸۸] از خطا‌ها درمی‌گذشت‌ [۱۸۹] و برای ‌اصحابش ‌ دعا می‌فرمود [۱۹۰] . مردم‌ نیز به ‌او احترام‌می‌گذاشتند و به ‌او علاقه‌مند بودند [۱۹۱] [۱۹۲] .امام‌جواد هر روز به‌ مسجدالنبی ‌می‌رفت ‌و به ‌ پیامبراکرم ‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم ‌سلام ‌می‌کرد و به‌ خانه‌ حضرت‌ فاطمه ‌سلام‌اللّه‌علیها می‌رفت ‌و نماز می‌خواند. [۱۹۳]وی‌ علاقه‌ شدیدی‌ به‌ نماز و دعا و به ‌طور کلی ‌ عبادت ‌داشت‌، از جمله ‌نماز ویژه‌ای ‌به ‌آن ‌حضرت‌ منسوب‌ است‌. [۱۹۴] [۱۹۵]علاقه ‌وی ‌به‌ دعا و مناجات ‌از حجم ‌زیاد ادعیه‌ای ‌ که ‌از او نقل ‌شده‌ هویداست‌ [۱۹۶] [۱۹۷] [۱۹۸] [۱۹۹] [۲۰۰] [۲۰۱] [۲۰۲] [۲۰۳] [۲۰۴] تعویذات ‌ روزهای‌ هفته‌ [۲۰۵] و حرزهای ‌مشهوری‌ [۲۰۶] [۲۰۷] از امام‌ نقل ‌شده‌ است‌.‌امامت‌ حضرت‌جواد علیه‌السلام‌[ویرایش]
ادله ‌ امامت ‌ حضرت‌جواد علیه‌السلام‌، همچون ‌دیگر امامان‌، نصوص‌عام‌ [۲۰۸] و نصوص‌ خاصی‌ است ‌که‌ از پیامبر اکرم‌ و امامان ‌علیهم‌السلام ‌بخصوص ‌امام‌رضا در این ‌باب ‌وارد شده‌است‌. در منابع ‌حدیثی ‌شیعه‌ احادیث‌ و نصوص‌ صریحی ‌از قول ‌امام‌ رضا مبنی‌ بر نصب‌ امام‌جواد به ‌عنوان‌ امام ‌پس‌ از خود از طریق ‌کسانی ‌چون‌ علی‌ بن ‌جعفر ، صفوان‌ بن ‌یحیی‌ ، معمر بن ‌خالد ، حسین‌ بن ‌یسار و کسانی ‌دیگر که ‌از اصحاب‌ معتبر و معتمد امام ‌رضا و امام‌ جواد علیهماالسلام ‌بودند نقل ‌شده ‌است‌. [۲۰۹] [۲۱۰]از آن‌جا که‌ حضرت ‌رضا علیه‌السلام‌ خیلی ‌دیر صاحب‌ فرزند شده ‌بودند، نگرانی‌هایی ‌در میان شیعیان ‌بروز کرده‌بود و حتی‌ گروه‌ واقفه‌ ، این‌ امر را بهانه‌ انکار امامت‌ حضرت‌ رضا قرار داده‌ بودند. به ‌همین‌سبب‌، ایشان ‌پس‌ از ولادت ‌فرزندشان‌، اعلام‌ کردند که ‌این ‌فرزند حق‌ را از باطل‌ جدا کرد [۲۱۱] [۲۱۲] [۲۱۳] [۲۱۴] [۲۱۵]مواجهه امام رضا با شبهات در باره امامت فرزندش[ویرایش]
پس ‌از تولد امام‌جواد علیه‌السلام‌، حضرت‌رضا علیه‌السلام به ‌شیوه‌های ‌گوناگون ‌از جمله‌ با نشان ‌دادن ‌مُهر امامت ‌وی ‌به ‌یاران ‌خود، و با ذکر اینکه‌ مولودی‌ با برکت‌تر از او زاده‌ نشده‌ چرا که‌ شبهه‌افکنی‌ جماعت‌ واقفه ‌ را بی ‌اثر کرده‌است‌ بر امامت ‌وی ‌پس‌ از خود تأکید می‌کردند [۲۱۶] [۲۱۷] [۲۱۸]امام‌رضا شبهات ‌راجع‌ به‌ خردسال ‌بودن‌ امام‌جواد برای ‌احراز مقام ‌امامت‌ را هم‌ که‌ بیش‌تر از سوی‌ واقفه ‌مطرح‌ می‌شد با مقایسه ‌وی ‌با حضرت‌عیسی‌ علیه‌السلام ‌رفع ‌می‌کردند و توضیح‌ می‌دادند که‌ خردسالی‌ مانع‌ انتصاب به‌ مقام‌ امامت‌ الاهی ‌نمی‌شود [۲۱۹] [۲۲۰] [۲۲۱] [۲۲۲] [۲۲۳]مستند امامت امام محمّد تقی[ویرایش]
شیخ مفید نوشته است که حضرت رضا (علیه السلام) از دنیا رفت و سراغ نداریم فرزندی از او مانده باشد جز پسر ارجمندش، ابوجعفر محمّد (علیه السلام) که پس از او امامت را به دست گرفت. [۲۲۴]همچنین، از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده‌اند که به صراحت فرزند گرامی خویش حضرت محمد تقی (علیه السلام) را به وصایت و امامت خوانده است. [۲۲۵] [۲۲۶]افزون بر این، برتری آشکار امام محمّد تقی (علیه السلام) بر مردم روزگار خویش دلیلی دیگر بر امامت او است.منشاء اختلاف در باره امامت امام جواد[ویرایش]
با این‌ همه‌ پس‌ از رحلت ‌امام‌رضا علیه‌السلام‌، در میان‌ شیعیان ‌، در آغاز امر در باب ‌تعیین ‌و قبول‌ امام ‌پس ‌از ایشان ‌اختلاف ‌اندکی ‌پیش ‌آمد. [۲۲۷]منشأ عمده‌ این‌ اختلاف ‌خردسالی ‌امام‌ جواد بود و حتی‌ در این ‌باره‌ از خود امام‌جواد علیه‌السلام‌ سؤال‌کردند و حضرت‌ حال ‌خود را با امام‌علی‌ علیه‌السلام ‌سنجیدند که ‌آن ‌حضرت‌ در نه ‌سالگی‌ اسلام ‌آورد یا با حضرت‌ سلیمان ‌مقایسه ‌کردند که ‌داوود او را در کودکی‌ جانشین ‌خویش‌کرد. [۲۲۸]تردید کنندگان ‌اظهار می‌کردند که‌ بلوغ ‌ شرط‌ امامت ‌است‌ و کودک‌ قادر به ‌درک‌ مسائل ‌دقیق ‌ احکام ‌و عقاید که ‌امت ‌به ‌آن‌ها نیاز دارند نیست‌ [۲۲۹] [۲۳۰] [۲۳۱]استدلال معتقدین به امامت[ویرایش]
در برابر، معتقدان ‌به‌ امامت ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌ چنین ‌استدلال‌می‌کردند که ‌امامان‌، برهان ‌ خدا و حجت ‌ او بر روی‌ زمین‌اند و نباید سن ‌آن‌ها را ملاک ‌قرار داد. [۲۳۲]نحوه استدلال در باره ‌کیفیت ‌و منشأ علم‌ امام‌[ویرایش]
درباره البته‌، این‌ عده در باره ‌کیفیت ‌و منشأ علم‌ امام‌ چند نظر داشتند. عده‌ای‌ گفتند او از پدرش‌ تعلیم‌ گرفته‌است‌. عده‌ای‌ دیگر، شروع‌ بالفعل‌ امامت را به ‌پس‌ از بلوغ ‌موکول‌کردند و معتقد شدند که‌ امام‌، پس‌ از بلوغ‌، از طرق ‌مختلف‌، مثلاً الهام ‌و رؤیا ، به ‌علوم‌ امامت ‌دست‌ خواهد یافت‌، گرچه‌ پیش ‌از بلوغ‌ هم‌امامت ‌حق ‌اوست‌، چرا که‌ نص‌امام‌رضا علیه‌السلام‌ بر امامت ‌آن ‌حضرت ‌قرار گرفته ‌و او تنها فرزند امام ‌است. [۲۳۳]برخی ‌نیز بر آن‌بودند که‌ اطاعت ‌از اوامر و نواهی ‌امام ‌پیش ‌از بلوغ ‌ واجب نیست‌و باید کسی‌از آگاهان ‌به‌ علوم‌ دین ‌و صلاح امت‌، تولی ‌امر را به‌ عهده‌ گیرد تا امام‌ به‌ شرایط ‌لازم‌ دست‌ یابد. [۲۳۴] [۲۳۵]به‌ عقیده ‌این ‌گروه‌، منشأ علم ‌امام‌ پس ‌از بلوغ‌، الهام ‌ و شیوه‌های ‌نامتداول ‌نیست‌، بلکه ‌کتب ‌و میراث‌ به‌ جای‌ مانده ‌از پدران ‌وی ‌است‌. حتی ‌برخی ‌برای ‌رفع‌ مشکل ‌نداشتنِ علم‌، گمان ‌کردند که ‌برای‌ امامان‌ قیاس ‌رواست‌، چه ‌ایشان‌ از خطا و اشتباه ‌مصون‌اند. [۲۳۶] [۲۳۷]به‌ عقیده ‌جمعی ‌دیگر، برخورداری ‌امام ‌از علم ‌الاهی‌ با خردسالی ‌او منافاتی ‌ندارد، زیرا وی‌ حجت‌ خداست ‌و همه ‌اسباب ‌و عوامل‌طبیعی ‌برای ‌وی‌ فراهم‌ است‌ و در این‌باره ‌به ‌برخی ‌از انبیای‌پیشین‌، نظیر یحیی ‌، عیسی ‌، یوسف ‌ و سلیمان ‌علیهم‌السلام‌، استناد می‌کردند، که ‌بر این ‌اساس‌علم‌ می‌تواند به ‌طور لدنی ‌در حجت‌خدا وجود داشته‌باشد، گرچه‌ به ‌بلوغ‌ نرسیده‌باشد. [۲۳۸] [۲۳۹]شیعیان ‌با اینکه‌ به ‌مسئله ‌امامت ‌از جنبه‌ الاهی ‌آن ‌می‌نگریستند و به‌ همین‌دلیل‌، سن ‌کمِ امام‌ در عقیده‌ آنان‌ خللی ‌وارد نمی‌کرد، اصرار داشتند تا این ‌وجهه ‌الاهی ‌در علم‌ و دانش‌امام ‌بروز یابد؛ ازاین‌رو، با طرح پرسشهایی‌، امام‌ را می‌آزمودند [۲۴۰] که ‌به ‌امتحان ‌وی ‌در موسم‌ حج ‌ توسط ‌فقهای ‌اصحاب‌ انجامید [۲۴۱] [۲۴۲] [۲۴۳]به‌ جز این‌، در مواضع و فرصتهای‌گوناگون‌، از امام‌جواد علیه‌السلام‌ پرسشهای‌ بسیاری‌ کرده‌اند و آن ‌حضرت‌، با وجود خردسالی‌، به‌ تمام ‌آن‌ها پاسخ ‌داده ‌است‌. [۲۴۴] [۲۴۵] [۲۴۶] [۲۴۷]اختلاف‌ها و تردیدهای‌ مذکور، هیچگاه ‌به ‌بحران‌ در جامعه ‌ شیعه ‌نینجامید. [۲۴۸]مشکلات ‌نظری مطرح‌شده‌ پس‌ از وفات ‌امام‌رضا علیه‌السلام ‌هم ‌به ‌زودی ‌پاسخهای‌ مناسب‌ خود را یافت ‌و تقریباً همه ‌پیروان‌ تشیع ‌، امامت ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌ را پذیرفتند، [۲۴۹] [۲۵۰] گر چه ‌گروه‌هایی ‌مثل‌ زیدیه ‌و اسماعیلیه ‌، گاهی ‌امامت‌ امام‌ جواد در کودکی‌ را مایه‌ طعن ‌قرار دادند [۲۵۱] یمنی‌، ص ۲۵۲ـ۲۵۳).امامت امام محمّد تقی در خردسالی[ویرایش]
امام جواد (علیه السلام) نخستین تن از دوازده امام شیعه بود که در خردسالی به امامت رسید. پس از ایشان، امام هادی (علیه السلام) و امام مهدی (علیه السلام) نیز در خردسالی به امامت رسیدند. برخی این موضوع را به عنوان شبهه مطرح ساخته و کوشیده‌اند مسئله امامت ایشان را به ابهام کشانند.هر چند در تاریخ بشر، کسانی را می‌توان یافت که در کودکی از نبوغ ذاتی فوق العاده‌ای بهره‌مند بوده‌اند و بدین روی، نمی‌توان خردسالی امام (علیه السلام) را دلیلی بر ردّ امامت ایشان به شمار آورد، امّا شیعیان دلایلی دیگر نیز بر این افزوده‌اند:دلائل امامت امام محمد تقی در خردسالی[ویرایش]
۱.ایمان به خدا مستلزم آن است که آدمی به این نیز ایمان آوَرَد که همه افعال خداوند از روی مصلحت است و باید بی چون و چرا به آن تن در داد. خداوند، قادر و حکیم است و بنابر مصلحت، بنده برگزیده خویش را در خردسالی به امامت رسانده است و این هیچ تناقضی در پی ندارد و امر محالی با خود نمی‌آورد.۲. بنابر نصّ قرآن، حضرت عیسی (علیه السلام) و یحیی (علیه السلام) در خردسالی به نبوّت رسیده‌اند. [۲۵۲]۳.در تاریخ اسلام، نمونه‌هایی در دست است که مسئولیّت‌هایی بزرگ و کارهایی سترگ به خردسالان سپرده شده است؛ مانند بیعت امام علی (علیه السلام) با پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)در کودکی، نقش داشتن امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در ماجرای مباهله و نیز گواهی آنان در ماجرای فدک نزد خلیفه اوّل.۴.امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی، ذهن مسلمانان را برای پذیرفتن امامت حضرت مهدی (علیه السلام) و غیبت ایشان در خردسالی آماده ساخت.۵.چنان که‌ از تاریخ نیز بر می‌آید، امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی آزمایشی سخت برای شیعیان بود تا مؤمنان راستین خویش را نشان دهند و به مقامی والاتر رسند. در این ماجرا، برخی کسان- که سست ایمان و مردّد بودند- از راه به در رفتند و بازشناخته گشتند. [۲۵۳]کرامات امام[ویرایش]
در منابع‌ شیعی‌ ، برخی‌ کرامات ‌و امور خارق‌العاده‌ به ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌ نسبت ‌داده ‌شده ‌است‌، از جمله ‌سخن‌ گفتن ‌در هنگام‌ولادت‌، [۲۵۴] [۲۵۵] طی‌الارض‌ از مدینه ‌به ‌خراسان ‌برای ‌مراسم‌ تجهیز امام‌رضا علیه‌السلام‌ [۲۵۶] [۲۵۷] شفا دادن ‌بیماران‌ [۲۵۸] [۲۵۹] [۲۶۰] استجابت‌ دعاهای ‌او برای ‌یاران ‌و علیه‌ دشمنانش‌، [۲۶۱] [۲۶۲] [۲۶۳] اطلاع‌ دادن ‌از باطن ‌و اسرار درونی‌ افراد [۲۶۴] [۲۶۵] [۲۶۶] [۲۶۷] [۲۶۸] خبر دادن ‌از رویدادهای‌آینده‌ [۲۶۹] [۲۷۰]؛ [۲۷۱] و آگاهی ‌از زمان ‌شهادت‌ خود. [۲۷۲] [۲۷۳]این ‌کرامات‌ و، به‌ ویژه‌ اظهاراتی‌ که ‌نشانه ‌علم ‌غیرمتعارف‌ آن‌ حضرت‌ بود، حتی‌در دل‌ مخالفان ‌و منکران ‌آن ‌حضرت ‌تأثیر می‌گذاشت‌، به ‌طوری‌ که‌ امامت‌ او را تصدیق‌ می‌کردند. [۲۷۴] [۲۷۵] [۲۷۶] [۲۷۷]اوضاع ‌سیاسی‌ دوران‌ امام‌[ویرایش]
خلفای ‌عباسی ‌از زمان ‌امامت ‌امام‌موسی ‌کاظم‌ علیه‌السلام‌ بر آن ‌شدند برای‌ جلوگیری ‌از شورش‌ها و قیامهای ‌ علویان ‌ و وابستگان‌ ائمه‌، فعالیتهای‌ امامان ‌شیعه ‌را تحت‌نظر بگیرند. این‌ سیاست ‌به‌ زندانی‌شدن‌ و در نهایت‌ شهادت ‌ امام‌هفتم ‌ انجامید. [۲۷۸] [۲۷۹] [۲۸۰]مأمون‌در باره ‌امام‌رضا علیه‌السلام‌ سیاست‌ دیگری‌ در پیش ‌گرفت‌.او با انتصاب ‌حضرت ‌به ‌ولایت‌عهدی ‌و تزویج ‌دخترش‌ به ‌وی‌، بر آن‌ بود تا ضمن ‌تقویت ‌رابطه‌اش‌ با امام‌، در میان ‌علویان‌، که ‌بعضاً قصد قیام‌ داشتند، شکاف‌ بیندازد و امام ‌را در کاخ‌ عباسیان ‌محصور کند. [۲۸۱] [۲۸۲] [۲۸۳] [۲۸۴]وی ‌همین ‌سیاست ‌را در مورد امام‌جواد ادامه ‌داد و ام‌فضل‌ را به‌ عقد او در آورد تا از اینطریق‌ وی ‌را تحت‌نظر بگیرد. [۲۸۵]این ‌تصمیم چندان‌خوشایند عباسیان ‌نبود و از بیم ‌آنکه ‌سرانجامِ مأمون‌ با امام‌جواد علیه‌السلام‌، به ‌آنچه ‌در مورد امام‌رضا رخ‌ داد ختم‌ شود، مأمون ‌را از این ‌کار برحذر داشتند. [۲۸۶]با این ‌حال ‌مأمون ‌به ‌امام‌جواد بسیار ابراز علاقه ‌و او را تکریم ‌و تعظیم‌ می‌کرد. [۲۸۷] [۲۸۸] [۲۸۹]سازمان وکالت[ویرایش]
از روزگار امام ‌صادق‌ علیه‌السلام‌، ائمه‌ از شیعیان ‌خود وجوه‌شرعی‌ و هدایای ‌ مالی‌می‌پذیرفتند، [۲۹۰] [۲۹۱] [۲۹۲] [۲۹۳] ولی‌ امام‌صادق ‌کسی‌ را وکیل ‌در اخذ اموال ‌نکرده‌بود. نظام‌ وکالت ‌را امام‌کاظم ‌علیه‌السلام بنیان ‌گذاشت‌. وکلای‌ امام ‌در شهرهای ‌مختلف ‌زندگی ‌می‌کردند. [۲۹۴] [۲۹۵] [۲۹۶]حضرت‌رضا علیه‌السلام‌ تشکیلات‌ منظمی‌ را که‌ پدرش‌ بنا نهاده ‌بود حفظ ‌کرد و از جانب‌ خود، در همه‌ نقاط ‌وکلایی ‌گماشت‌. [۲۹۷] [۲۹۸] [۲۹۹]وکلای ‌امام‌رضا نیز پس از امتحان‌ حضرت‌جواد در موسم‌حج‌ و پی‌بردن‌ به‌ حقانیت ‌آن ‌حضرت‌، فعالیت ‌خویش ‌را ادامه‌ دادند. [۳۰۰]برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد[ویرایش]
شیعیان ‌امامی ‌ که ‌در سراسر بلاد اسلامی‌ پراکنده‌بودند، [۳۰۱] به ‌جز در ایام حج‌، که‌ مستقیماً با امام‌جواد ملاقات می‌کردند، از طریق وکلای وی‌ در شهر‌ها با او ارتباط ‌داشتند که‌ برخی ‌از آن‌ها عبارت‌اند بودند از علی‌ بن ‌مَهْزیار در اهواز ، [۳۰۲] ابراهیم‌ بن ‌محمد همدانی‌ در همدان ‌، [۳۰۳] یحیی‌ بن ‌ابی‌عمران ‌در ری ‌ [۳۰۴]‌ [۳۰۵] یونس‌ بن ‌عبدالرحمان ‌و ابوعمرو حَذّاء در بصره ‌، [۳۰۶] [۳۰۷] علی‌ بن ‌حسان ‌واسطی ‌ در بغداد [۳۰۸] علی‌ بن ‌اسباط ‌در مصر، [۳۰۹] ص فوان‌ بن ‌یحیی‌ در کوفه ، [۳۱۰] [۳۱۱] صالح‌ بن محمد بن ‌سهل ‌ و زکری ابن ‌آدم ‌ در قم ‌. [۳۱۲] [۳۱۳] [۳۱۴]حضرت ‌جواد علیه‌السلام‌ علاوه ‌بر وکلای ‌ثابت ‌و مقیم‌، گاه‌ نمایندگانی ‌ویژه‌ به ‌شهر‌ها می‌فرستاد تا وجوه‌ شرعی ‌و نیز مبالغی ‌را که ‌نزد وکلای‌ مقیم‌ بود، جمع‌آوری‌کنند. [۳۱۵]پاره‌ای ‌از شیعیان ‌امام‌ اجازه‌ یافتند به ‌دستگاه‌خلافت‌ وارد شوند و برخی‌ از آنان‌ حتی‌ به‌ مقامات ‌بالا رسیدند، [۳۱۶] از جمله‌ محمد بن ‌اسماعیل‌ بن ‌بَزِیع‌ ، وزیر بود. [۳۱۷] [۳۱۸] [۳۱۹] [۳۲۰]همگی‌ این ‌موارد از فعالیتهای ‌مخفی‌ سازمان‌ وکالت‌، به ‌منظور هدایت‌ امور مالی‌ و مذهبی ‌ شیعه ‌امامیه‌ بود.فعالیتهای ‌سیاسی ‌وکلای ‌امام[ویرایش]
مآخذ امامیه ‌درباره ‌اقدامات‌نظامی سازمان‌وکالت‌سکوت‌کرده‌اند، اما جاسم حسین‌ [۳۲۱] قیام ‌قم ‌و سرکوب‌ آن ‌را ــ که ‌به ‌دستور مأمون ‌در سال‌۲۱۰ صورت ‌گرفت ‌و در آن ‌ یحیی‌ بن ‌ابی ‌عمران‌ ، یکی ‌از وکلای ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌، به‌ قتل ‌رسید [۳۲۲] ــ با فعالیتهای ‌سیاسی ‌وکلای ‌امام ‌مرتبط‌ دانسته ‌است‌.به ‌نظر او، [۳۲۳] مأمون‌، که ‌امام‌جواد را با این ‌شورش‌ها مرتبط‌ می‌دانست‌، در ۲۱۵ او را از مدینه‌ به‌ بغداد فراخواند و از وی وی ‌خواست‌ با همسرش‌، ام‌فضل ‌که ‌نزد پدر بود، به‌ مدینه ‌ بازگردد. این ‌ازدواج ‌نه ‌موجب حمایت ‌حمایت ‌امامیه‌ از مأمون‌شد و نه‌ قیامهای ‌قم ‌را متوقف ‌ساخت‌. جعفر بن ‌داوود قمی‌ ، از رهبران ‌این ‌قیام‌ که‌ به‌ مصر تبعید شده‌ بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت ‌و بار دیگر در قم ‌قیام‌ کرد و لشکر مأمون ‌را شکست‌داد.در ۲۱۷، عباسیان ‌قیام ‌وی ‌را سرکوب‌ و او را اعدام‌کردند، [۳۲۴] [۳۲۵] [۳۲۶] اما از آن ‌پس‌ قیامهای ‌مخفی‌ علویان ‌گسترده‌تر شد و معتصم‌، ناچار، امام‌جواد و محمد بن ‌قاسم‌ ، از نوادگان ‌ امام‌زین‌العابدین ‌علیه‌السلام‌، را به‌ بغداد فراخواند تا نقش ‌آنان ‌را در قیامهای‌ پنهانی‌ شیعی ‌دریابد [۳۲۷] [۳۲۸]فعالیت وکلا در سالهای‌ پایانی ‌امامت‌ امام‌جواد[ویرایش]
در سالهای‌ پایانی ‌امامت‌ امام‌جواد علیه‌السلام‌، تشکیلات ‌و فعالیتهای ‌وکلای‌ وی‌ بسیار توسعه‌ یافته ‌بود [۳۲۹] تا جایی‌ که ‌امام‌جواد به ‌پیروان‌ خود در خراسان‌، که ‌در جنگ‌ خرمیه ‌شرکت کرده‌بودند، دستور داد خمس‌ را مستقیماً یا از طریق ‌وکلایش‌ به‌ وی ‌بپردازند. [۳۳۰]همچنین‌ امام ‌با شنیدن ‌فرمان‌ معتصم‌ در خصوص‌ احضارش‌ به ‌بغداد، از نماینده‌ خود، محمد بن ‌فرج خواست‌، تا خمس ‌را به ‌او بدهد. [۳۳۱] [۳۳۲]مقام‌ علمی‌ امام[ویرایش]
با اینکه ‌امام‌جواد علیه‌السلام ‌در خردسالی ‌به ‌امامت‌ رسید و مدت‌ امامتش‌ هم ‌کوتاه‌ بود، در منابع ‌شیعی ‌و شماری‌ از منابع ‌اهل‌سنّت‌ ، بیش ‌از دویست‌ حدیث‌ به‌ آن‌ حضرت‌ منسوب ‌است ‌که ‌نشان ‌از مقام‌ علمی‌ و احاطه ‌وی ‌بر مسائل ‌فقهی‌، تفسیری‌، اعتقادی ‌و اخلاقی ‌دارد. شرایط ‌دشوار سیاسی ‌باعث‌ شد که‌ حضرت‌ مدتی ‌امامت ‌خود را پنهان‌کند [۳۳۳] [۳۳۴]؛ از این‌رو، ساده‌ترین‌ راه ‌ارتباط ‌شیعیان ‌با امام‌، نامه ‌نگاری‌بود.بسیاری‌ از معارف ‌و مطالبی ‌که ‌از آن‌ حضرت‌ باقی ‌مانده‌، در نامه‌های ‌وی‌ به‌ شیعیان ‌مندرج‌ است‌. [۳۳۵]شیعیان ‌در نامه‌هایشان‌ سؤالات ‌خود را، که‌ بیش‌تر در مسائل‌ فقهی ‌بود، طرح‌ می‌کردند و امام‌ به ‌آنان‌ پاسخ‌ می‌داد.در اغلب‌ موارد نام ‌و نشان‌ کسی ‌که ‌امام ‌به ‌او نامه ‌نوشته‌، مشخص ‌است‌. [۳۳۶] [۳۳۷] [۳۳۸] [۳۳۹] [۳۴۰] [۳۴۱] [۳۴۲] [۳۴۳] [۳۴۴]موسوعه ‌الامام ‌الجواد ، [۳۴۵] به ‌جز پدر و پسر امام‌، نام‌ و نشان‌ شصت‌وسه ‌تن ‌از افرادی ‌که حضرت‌ با آنان‌ مکاتبه ‌داشته‌، از مجموع‌ منابع‌ حدیثی‌ و رجالی ‌ گرد آمده‌ است‌، البته ‌برخی‌ از نامه‌ها در پاسخ به‌ گروهی ‌از شیعیان ‌نگاشته‌ شده ‌است‌ [۳۴۶] [۳۴۷] [۳۴۸] [۳۴۹] [۳۵۰] [۳۵۱] [۳۵۲] [۳۵۳] و در مواردی‌ هم‌ نویسنده‌ نامه‌ مشخص نیست‌. [۳۵۴]تنوع روایتهای امام جواد[ویرایش]
بنابر منابع ‌حدیثی‌، امام‌جواد علیه‌السلام‌ بسیاری‌ از احادیث ‌را از پیامبر یا ائمه ‌پیش‌ از خود روایت ‌کرده‌است‌ [۳۵۵] [۳۵۶] [۳۵۷] [۳۵۸] [۳۵۹]کتابهای ‌چهارگانه‌ حدیثی‌ شیعه‌ و نیز کتابهای‌ روایی ‌دیگر، متضمن‌ احادیث ‌فقهی ‌بسیاری‌ از حضرت‌ جواد علیه‌السلام‌اند که ‌تنوع‌ موضوعی‌ آن‌ها شایان ‌توجه‌ است‌. تقریباً در بیش ‌از نیمی‌ از ابواب ‌و موضوعات فقهی (برحسب ‌تقسیمات ‌کتب ‌فقهی‌) از ایشان ‌حدیث ‌نقل‌ شده ‌است. [۳۶۰] [۳۶۱] [۳۶۲]همچنین ‌در باره ‌مسائل ‌اعتقادی‌ نظیر توحید، صفات‌خدا، نبوت ‌و امامت‌ احادیثی ‌از امام‌جواد علیه‌السلام ‌روایت‌ شده‌است‌ [۳۶۳] [۳۶۴] [۳۶۵] [۳۶۶] [۳۶۷]احادیث ‌تفسیری‌ منقول ‌از حضرت‌[ویرایش]
پاره‌ای ‌دیگر از احادیثِ منقول ‌از حضرت‌، احادیث ‌تفسیری‌ است‌. این ‌احادیث ‌بیش‌تر صبغه‌ فقهی [۳۶۸] [۳۶۹] [۳۷۰] و کلامی‌ [۳۷۱] [۳۷۲] [۳۷۳] [۳۷۴] [۳۷۵] [۳۷۶] دارند و گاه‌ متضمن‌ تأویل‌ برخی‌ از آیات‌اند. [۳۷۷] [۳۷۸] [۳۷۹] [۳۸۰] [۳۸۱] [۳۸۲]مناظرات و احتجاجات امام[ویرایش]
بخش ‌دیگری ‌از احادیث ‌روایت‌ شده ‌از آن‌ حضرت‌، متضمن ‌مناظرات ‌و احتجاجات ‌وی ‌در مسائل ‌فقهی‌ و کلامی‌است‌. امام‌جواد علیه‌السلام ‌از جانب ‌دو گروه‌ به‌ مناظره‌ خوانده‌شد: از سوی ‌برخی‌ شیعیان ‌به ‌دلیل‌ خردسالی‌اش‌، و از سوی ‌مأمون‌ و معتصم ‌، در اصل ‌برای ‌به ‌چالش‌کشیدن‌ مسئله‌ علم‌الاهی ‌ ائمه ‌علیهم‌السلام‌، و در ظاهر به‌ سبب ‌علم ‌دوستی ‌و علاقه‌ به ‌امامان‌. [۳۸۳]در این ‌میان‌ مناظره ‌امام‌جواد علیه‌ السلام ‌با یحیی‌ بن اکثم‌ در محضر مأمون‌، در باب ‌حکم صید در حرم ‌، مشهور است‌. در این ‌مناظره‌، امام‌ نخست‌ به‌ طرح‌ شقوق‌ مسئله‌ پرداخت‌ که‌ شگفتی ‌و حیرت ‌یحیی‌ و شادمانی ‌مأمون ‌را در پی‌داشت‌. [۳۸۴]ابن ‌تیمیه‌ ، [۳۸۵] ضمن ‌تمجید از امام‌جواد علیه‌السلام‌، در صحت‌ این ‌گزارش‌ تردید کرده ‌و به ‌نقد محتوایی ‌آن‌ پرداخته ‌است‌. حسینی‌میلانی‌ [۳۸۶] نقد وی ‌را نارسا و نابجا دانسته‌، زیرا نقد ابن ‌تیمیه ‌بر صورت ‌مختصر این‌ خبر، که‌ علامه‌حلی ‌در منهاج‌الکرامه‌ [۳۸۷] روایت‌ کرده‌، وارد است‌، اما در روایت ‌کامل‌تری ‌که ‌ شیخ‌مفید [۳۸۸] [۳۸۹] [۳۹۰] نقل ‌کرده‌، امام‌ به‌ خواهش ‌مأمون‌، پاسخ‌ یکایک ‌فروضی‌ را که‌ خود مطرح‌ کرده ‌بود، داد و در ادامه ‌از یحیی‌ بن ‌اکثم ‌ پرسشی‌کرد که ‌یحیی‌ در پاسخ‌ آن‌ درماند و امام‌ خود به ‌آن ‌پاسخ‌داد. [۳۹۱]مناظره‌ای ‌دیگر در حضور معتصم‌ در باره‌ حد سارق ‌رخ ‌داد که ‌پاسخ‌ امام‌ شگفتی ‌همگان ‌را برانگیخت‌. [۳۹۲]در این ‌روایت‌ آمده‌ كه‌ در نتیجه ‌همین ‌مناظره‌، معتصم‌ تصمیم‌ به ‌مسموم‌ كردن‌ امام ‌گرفت‌.موعظه‌های ‌اخلاقی‌ حضرت[ویرایش]
موعظه‌های ‌اخلاقی ‌ و کلمات‌ قصار حکمت‌آمیزِ آن ‌حضرت‌ در منابع ‌ حدیث ‌ و ادب ‌ ذکر شده ‌است. [۳۹۳] [۳۹۴] [۳۹۵] [۳۹۶]پاره‌ای‌ از کلمات‌ حکمت‌آمیز وی‌ در کتاب ‌ادبی‌ التذکره‌الحمدونیه‌ ابن ‌حمدون‌ [۳۹۷] [۳۹۸] [۳۹۹] [۴۰۰] نیز نقل‌ شده‌ است‌. موضوع‌ این‌ سخنان‌عمدتاً اخلاقی‌است‌، از قبیل‌ تقوا ، [۴۰۱] اخلاص ‌، [۴۰۲] توکل ‌، [۴۰۳] شکر نعمت‌ ، [۴۰۴] [۴۰۵] توبه ‌، [۴۰۶]توصیه ‌به‌ کسب‌ دانش ‌، [۴۰۷] پرهیز از رذایلی ‌چون ‌پیروی ‌از هوای ‌نفس‌ [۴۰۸] و نفاق‌. [۴۰۹] [۴۱۰]پاره‌ای ‌احادیث ‌طبی ‌نیز در علاج‌ برخی‌ بیماری‌ها از امام‌ نقل‌ شده ‌است. [۴۱۱] [۴۱۲] [۴۱۳] [۴۱۴] [۴۱۵] [۴۱۶] [۴۱۷] [۴۱۸]راویان ‌و یاران‌ امام‌[ویرایش]
راویان ‌احادیث‌ حضرت‌جواد علیه‌السلام‌ فراوان‌اند. شیخ‌طوسی‌ [۴۱۹] یکصد و شانزده‌تن ‌از آنان ‌را برشمرده‌ است‌؛ گرچه‌ فقط ‌تعدادی ‌از آنان‌ اصحاب ‌خاص‌ و معتمد بوده‌اند. [۴۲۰]علی‌ بن ‌مهزیار اهوازی‌ ، ابوهاشم‌ داوود بن ‌قاسم ‌جعفری‌ ، عبدالعظیم‌ حسنی‌ ، احمد بن ‌محمد بَزَنطی ‌و علی‌ بن ‌اسباط‌ کوفی‌ ، از اصحاب ‌معتمد و ثقه ‌امام‌ بوده و، بیش ‌از دیگران‌ از وی‌ حدیث ‌نقل کرده‌اند. [۴۲۱] [۴۲۲] [۴۲۳] [۴۲۴] [۴۲۵]همچنین ‌ احمد بن ‌ابی‌خالد [۴۲۶] و موفق‌ بن ‌هارون‌ [۴۲۷]، هر دو از خادمان ‌امام‌، و عثمان‌ بن ‌سعید عَمْری [۴۲۸] و عمرو بن فرات‌ ، [۴۲۹] بابهای‌ حضرت‌ بوده، از وی‌ روایت‌ کرده‌اند.افراد مورد ذم‌ و طعن‌ توسط امام[ویرایش]
افرادی ‌نیز مورد ذم‌ و طعن‌ امام ‌قرار گرفته‌اند، از جمله‌ غالیان ‌که‌ در بدنام‌ کردن ‌شیعه ‌سهم‌ عمده‌ای ‌داشتند و مورد تنفر امامان‌ بودند، آنان ‌روایاتی ‌جعل‌ می‌کردند و به‌ امامان ‌نسبت ‌می‌دادند و خود را نمایندگان ‌ائمه ‌معرفی ‌می‌کردند. [۴۳۰]در روایتی ‌به ‌نقل ‌از علی‌ بن ‌مهزیار، امام‌جواد علیه‌السلام‌ ابوالخطاب‌ محمد بن ابی‌زینب‌ (از سران‌غالیان‌) و یارانش‌ ( ابوالغمر ، جعفر بن واقد و هاشم‌ بن ‌ابی‌هاشم‌ ) را لعن ‌کرده ‌است‌. [۴۳۱]بنا به ‌روایتی‌، امام‌ به‌ یکی‌ از اصحاب‌ خود دستور داد دو تن ‌از غالیان‌، به ‌نامهای ‌ ابوالسمهری ‌ و ابن ‌ابی‌الزرقاء ، را به‌ قتل‌ برساند. [۴۳۲]فرقه های مورد ذم امام[ویرایش]
حضرت‌، فرقه‌های ‌ واقفه ‌/ واقفیه ‌و زیدیه ‌را نیز ذم‌ می‌کرد. [۴۳۳] [۴۳۴] [۴۳۵]
منبع[ویرایش]
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «امام محمد تقی»، شماره.   
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگینامه امام جواد علیه السلام

تاريخ : پنجشنبه شانزدهم مهر ۱۳۹۴ | 20:56 | تهيه وتنظيم توسط : حجّة الاسلام سیدمحمدباقری پور |